ای خدا به دادم برس.....

سلام دخترم سلام همه هستی مامان .

الهی قربونت برم الهی مامان غم تو چشمهات نبینم 

آتنا جیگرم مامان قربونت بشه چرا باز مریض شدی 

الهی بمیرم واسه مظلوم بودنت

خاله جونها تورو خدا واسه آتنا جونم دعا کنید 

آتنا باز مثل خرداد ماه شده 

اولش اسهال و بد سوختن بدنش براثر اسهالی که داره 

وحالا دوروز لب به هیچی نمی زنه واگر چیزی می خوره ده برابر بالا میاره 

روز یکشنبه باباش سر کار نرفت

وما از صبح تا ساعت 5 بعد از ظهر بیمارستان دکتر شیخ بودیم 

دکتر گفت اگر به همین ترتیب پیش بره باید بستری بشه 

ای خدا جون قربونت برم نمی خوام دستای گلم سوراخ سوراخ بشه 

ای خدا به دادم برس 

خدا جون صدام رو می شنوی آتنا ی من رو خوب کن 

دکتر می گه خطر ناک و باز سدیم خونش بالا میره 

مامان قربونت بشه از سر شب هی بالا میاری 

بعد چون بابا نیامده بود می رفتی در اتاق رو میزدی بابا رو صدا می کردی 

بابا زنگ زد گفت دارم میام آمده بشی ببریمش بیمارستان 

من هم گوشی رو قطع کردم شما آنقدر گریه کردی می خواستی با بابا حرف بزنی 

آتنا قشنگم دلم نیامد ببرمت بیمارستان 

من طاقت زجر کشیدنت رو ندارم مامان 

این بار بی شک می میرم 

از زمان بیماری که تو خرداد ماه برات اتفاق افتاد 

من بشدت لاغر و کوچک شدم 

مامان قربونت بشم عسلم خوب شو که من می میرم 

هرچی نمی خوام از اتفاقهایی که می افته بنویسم 

ودل کوچیکت رو آزرده کنم باز یک اتفاق تازه تر می افته 

ما تازگی بدترین اتفاق زندگی مون رو پشت سر گذاشتیم 

 اتفاقی که باعث شد من وپدر بابا مقابل هم وایسیم 

البته بابا بزرگت شب پیش آمد و غیر مستقیم معذرت خواهی کرد 

اما چه فایده 

آتنا جون همه اینها فدای سرت 

اون پولی هم که از دست دادیم صدقه سرت تورو خدا خوب شو 

من تحمل هیچی رو ندارم 

بعضی روزها که خیلی فشار اعصبیم زیاده احساس نفس تنگی می کنم

وقلبم به شدت درد می گیره 

خدایا خداوندا به دادم برس