آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

گلهای ناز من

1392/8/19 15:48
نویسنده : مامان جون
704 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دخترم وسلام پسر عزیزم 

سلام نور عینهای مامان 

خدارو قسم میدم به حرمت این ماه خودش نگهدار هر دو شما باشه 

آتنا جونم وامیر علی عزیزم از عمق وجودم عاشق هردو شما هستم 

ونفسم به نفس شما بنده 

آتناعزیزم دختر صبور ومهربانم مامان دیوانه وار عاشقته 

نمدونم چرا وقتی نگاهت می کنم یه حس غمی 

تمام وجودم رو می گیره 

دخترم آتنا جونم نفسم اینو بدون من عاشق لحظه به لحظه بودن 

در کنارتم و همیشه مادرمی مامان جون 

آتنا جونم وامیر علی پسر پنج ماه ی من 

می خوام برای هردو شما از کودکیم بگم 

از محرمی که وقتی شروع می شد تو دل مامان چه غوغایی بود 

در حالی که من یک دختر بچه 6ساله بودم ولی عاشق ماه حسین بودم 

والان هم که بزرگ شدم تنها آرزوم بوسیدن قبر شش گوشه 

آقام امام حسین (ع)

من وقتی یه دختر بچه بودم ودنیای کودکیم 

عاشق گهواره علی اصغر بودم عاشق نگاه کردن بی انتها 

عاشق اون سیب سرخی که مادرم نذر داشت 

عاشق اون روضه ای که تو دهه ی اول تو خونه مون داشتیم

حالا هم مامان جون من شما وداداشت امیر علی رو 

بیمه ی آقا امام حسین وبرادرشون قمر بنی هاشم کردم 

امیر علی مامان آقا امام حسین رو به گلوی بریداش و به دستهای بریده 

برادرشون ابوالفضل قسم دادم خودشون از پسرم 

محافظت کنه 

امیر علی جون این اسم رو لحظهایی روی وجود نازت گذاشتم 

که تو گرگان خونریزی شدید افتادم در حالی که نمدونستم 

دختری یا پسر 

امیر علی مامان شاید با آمدنت خیلی اتفاقها افتاد و خیلی اتفاقهای 

دیگه در راه باشه 

اما مامان جون بدون من عاشقانه مادرانه 

عاشق تو وخواهرت هستم  

امیر علی جون نذر دارم اگر زنده موندم  سالی دیگه شما وآتنا جون رو ببرم 

شیرخواران حسینی 

انشاالله 

امیر علی جان وآتنا جان مامان قربون قدوبالای هر دو شما بشه 

گلهای نازم دوستون دارم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)