آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

بی قرارم تو قرار دلم باش

1392/8/30 14:24
نویسنده : مامان جون
561 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم سلام داروندار مامان 

سلام پریای من سلام ای فرشته قشنگم 

الهی قربون زبونت بشم که اینقدر شیرینه 

دل من وبابا رو با دلبری هات بردی دختر ازبس که ماشاالله فهمیده هستی 

به خدا اگر همه دنیا رو بگردم دختری مثل تو نیست 

وقتی خانم دکتر چند بار تکرار کرد که آتنا جون رو بغل نکنی 

بهش گفتم خانم دکتر شما نمدونید که من از بابت آتنا عزیزم 

اصلا اذیت نیستم واز کارات براش تعریف کردم 

از اینکه خودت با همون دستهای کوچیکت پتو وبلشت رو می بری میذاری 

رو تخت ما تا خونه جمع باشه 

وقتی از خواب بیدار می شی با عروسکهات یه گوشه بازی می کنی 

وباز خسته که می شی سرت رو میذاری رو پتو خودت ومی خوابی 

خانم دکتر در جواب حرفهام میدونی عزیزم چی گفت 

گفت مادرت مراقب آتناست واونکه دار آتنا رو هدایت می کنه 

مامان جون عزیزم تو که سالهاست کنارم نیستی 

زمانی که من خیلی کوچک بودم اما چه شما باشی که مراقب دخترمی 

وچه نباشی مامان جونم دستهات رو بوسه باران می کنم 

وعاشقتم مامان عزیزم 

واما از شازده پسر بگم 

21 سومین آمپول رو زدم 

شب رفتم سونو گرافی 

پسمله نازم در صحت وسلامت بسر می برد 

وتندتند بادستهاش صورتش رو نوازش می کرد 

آقای دکتر صدای قلبش رو هم گذاشت 

قربون قلبت بشم عزیزم پسر خوشگل مامان 

اون شب شما 18 هفته و 5 روز بودین 

والان کمکم داریم وارد هفته 21 یکم از زندگی آبی شما آقا می شیم 

ولی متاسفانه هنوز جفت خونریزی داره

اما سایزش از 37و 42 شده 22و 17 خدارو شکرررررررررررررررررررر

البته من تا شنبه چیزی احساس نمی کردم 

ولی شنبه صبح خونریزی افتادم 

وزنگ زدم مریم جون آمد پیش آتنا جون ومن رفتم دکتر 

دوباره 3 آمپول نوشته  و 10عدد شیاف سلکژست

یکی از آمپولها رو سه شنبه زدم وباز تا سه شنبه بعد 

برام دعا کنید دوستهای مهربونم 

2هفته دیگه سونو دارم یعنی با آمپول آخری 

هزینه آمپولهام خیلی می شه داروها که سر سام آوره 

برام دعا کنید که 2 هفنه دیگه همه چیز خوب باشه 

الان در حال حاظر خوبم 

راستی از تکونهای این وروجک بگم 

من از 16هفته متوجه حرکاتش شدم الان که نزدیک هفته 21 یکم 

تکونهاش خیلی شدیدتر شده 

بابا عشق می کنه وقتی دستش رو میذاره و پسری هی توپ شوت می کنه

ودر آخر خدایا خداوندا تو رو به بزرگی وعزتت قسم می دم 

مواظب همه ی بچه ها باش 

مواظب آتنا جونم  مواظب پسرم 

خدایا همه بچه ها سالم و صالح در کنارپدر ومادرشون باشن

پسر من هم به سلامتی بدنیا بیاد

ای خدای خوبی هاااااااااااااااااااا 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان محمدمهدي(ماماطهوراي سابق)
2 آذر 92 9:55
عزيزم خداروشكركه همه چي داره خوب پيش ميره انشالله كه تا 2هفته ديگه مشكل جفت هم حل ميشه نگران نباش فقط خوب استراحت كن گلم آتناجون قربونت بره خاله كه انقدرخانومي به ماماني كمك ميكني عزيزدلممممممممم
نفیسه
2 آذر 92 14:41
خیلی خوشحالم بابت این همه خوشبختی شما امیدوارم هر روز برات بهتر از دیروز باشه
کاکل زری یا ناز پریییی
3 آذر 92 12:41
عزیزم هفته 21 مبارک باشه نصف رهو امدی که انشاالله نصف بعدیشم خدا کمک مکینه و به سلامتی طی میشه عزیزم مواظب خودت و نی نی های نازت باش .راستی اسم برای پسری انتخاب کردین؟
سولماز
9 آذر 92 0:03
سلام زهره جونی خوبی عزیزم ؟ آقا پسری و آتنا جون خوبن ؟ فدات بشم من شرمنده چند وقت نتونستم بیام حالتو بپرسم گلم الان که اومدم خوندم کلی خوشحال شدم ایشالا مشکل جفت هم درست میشه
نفیسه
16 آذر 92 16:47
عزیزم بیا یک خبری از احوالاتت بده نگرانتم
نفیسه
23 آذر 92 23:36
کجاااااااااااااااااایی
سولماز
4 دی 92 18:18
زهره جونم کجایی بیا یه خبری از خودت بده
نفیسه
13 دی 92 21:06