آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

اولین روزی که احساست کردم

1392/6/18 17:22
نویسنده : مامان جون
390 بازدید
اشتراک گذاری

مهربونم امیدوارم روزی بشه که بزرگ بشی واینها رو ببینی وکلی خوشت بیاد اینها همه واسه من لحظه های شیرینی که آرزوی داشتنش رو داشتم . این اولین بی بی چکی بود که گرفته بودم تازه 21 روز از زندگی مشترک من وبابا مهدی جون میگذره اولش فکر کردم منفیهمتفکر بردم تو زباله ها بندازم اما یه دفعه دیدم شد دوتا خط قهقههاما دومی خیلی کم رنگ بود به بابا زنگ زدم از خوشحلی داشتم پر در میاوردم ولی یکم تردید داشتم می گفتم شاید اشتباه نشون داده تا فردا صبح نفهمیدم ساعت ها چطوری گذشت

خیلی استرس داشتم

اینم تست دومی که روز بعد گرفتم 6/9/90

وقتی دوخط روش ظاهر شد از خوشحالی داشتم پر در می آوردم . دیگه باورم شد دارم مامان می شم عشق من وبابا به ثمر نشست چه ثمره شیرینی الهی مامان فدای فسقلش بشه دیگه از حالا روز شماری می کنم واسه دیدنت عسلکقلبقلبقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)