روز پدر
پارسال شادی عجیب وانتظاری بی پروا در وجودم موج میزد
شادم از اینکه این انتظار تمام شد و تو که روشنی قلبمی تو آغوشمی
اما من با غم نداشتن پدر هر لحظه آب می شم
پارسال بابا کنارم بود و سنگین این غم کمتر بود
اما بابا حالا مقابلم ایستاده وپشتم خالیه خالیه
من دیگه غیر تو کسی رو تو دنیا ندارم
می ترسم از اینکه یک روزی تو هم مرا به جرم عاشق بودنم ترک کنی
این عکسها مال سال گذشته هستش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی