آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

روز میلاد عشق من و فسقلی

1391/4/25 15:20
نویسنده : مامان جون
215 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته مهر بون دیروز خیلی گرفتار بودم نشد بیام وبرات بنویسم . آخه میدونی نفسم دیروز تولد بابا جون بود

من هم کلی کار ریخته بود روسرمباید مهمونهارو دعوت می کردم واسه شام خرید بیرون سفارش کیک که مامان مرضیه زحمت خریدش رو کشید من هم دنبال شیرینی و خرید واسه درست کردن شام Emoticon Cooking eggs into skilletخلاصه به سلامتی همه چیز تا ساعت 9 حاضر شد جای شما خالی دلبر مامان خیلی خوش گذشت . بعد از اینکه کیک رو آوردیم وبابا جون شمع هاشو فوت کرد شروع کردیم به بریدن کیک . البته بابا اول برید وما هم با اجازه شاه پریون خوردیم .

بعد که کادو هارو باز کردیم

نوبتی هم که بود نوبت شام خوشمزه مامانی بود Barbecue  Food Smiley

خلاصه عسل این مهمونی تا ساعت 1:30 بامداد ادامه داشت شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

بعداز اینکه همه رفتن من و بابا هم شروع به جمع جور کردن خونه کردیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)