آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

کنایه ها

1391/8/9 8:49
نویسنده : مامان جون
158 بازدید
اشتراک گذاری

به روىِ برگ زندگى دو خط زرد مى كشمو چشم عاشق تو را كه گريه كرد مى كشم

تو رفتى و بدون تو كسى نگفت با خودش كـــه من بدون چشم تو چقدر درد مى كشم

سلام آتنا جون سلام همه ی زندگی مامان

ببخشید اگر چند روز هست که مامان کمی ناراحت وحوصله ی نوشتن رو نداره

من از کنایه ها خسته شدم از اینکه آبروم همه جا میره

از اینکه به غیر تو نباید نی نی دیگه داشته باشم

از اینکه همه سوال کنن چرا ومن توضیح بدم

مامان جون تصمیم گرفتم شما یک ساله بشی یک نی نی دیگه بیارم حتی اگر به قیمت جونم بشه

می خوام این حرف رو به خاک بسپرن اونهای که فکر می کنن من فقط تورو باید داشته باشم وتو جمع

شدم سوژه خبری

وهی ومدام بگن دکتر بهش گفته نباید دیگه باردار بشه

خدا خودش کمکم می کنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)