من دخترم وروزهای انتظار
سلام پسرم سلام جگر گوشه ی مامان
امیدوارم خوب باشی در پاهر که خوبی وتو شکم مامان داری فوتبال بازی می کنی
آرتینم چیزی تا امدنت نمونده
بعد از اون خونریزی و دندون دردی که داشتم نوبت به اسباب کشی شد
باورد شما به 8 ماهگی جابه جا شدیم سخت بود اما تموم شد
این خونه بزرگ و آتنا جون واسه خودش کیف می کنه
امید وارم روزی خنده هر دو شما رو باهم ببینم
آرتین عزیزم این روزها خیلی بهت سخت می گذره
احساس می کنم خیلی تنهام
بابا جون سر گرم کار و مسائل اطرافشه شب روزم با آتنا می گذره
یا روی پام در حال خوابه ویا در حال شیشه درست کردن و یا غذا و غیره .....
و وقتی هم کاری واسه کاری واسه خودم می خوام انجام بدم
با مخالفت مهدی روبه رو می شم
امروز تا تولدت 38 روز دیگه مونده
1392/12/6
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی