آتنا جون و هدیه های این سه ماه
آتنا جون فدای بلند خندیدنت بشم همه دارو ندار مامان اینها هدیه هایی هستن
که بابا مهدی برات خریده تواین سه ماه نیم که از آمدنت گدشته
نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را
نمی دانم که حس کردی سکوتم را
ولی دانم که می دانی من عاشق بودم و هستم
وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم
عزیزم همیشه عشق من هستی و جان من خواهی بود
تولدت مبارک
اولین هدیه در یک ماهگی گوشواره های نازت بود که بابا جون واسه شما
خرید
واما دومین در دو ماهگی
دو دست لباس دخترونه دیگه بابا برات خریده در دو ماه ونیم
این اسمورف و آلوین رو هم در سه ماهگی بابا واست خرید
اینژاکت رو هم دایی ( حسین) مامان مرضیه واست خریدن این بلوز شلوار مخمل رو هم بابا جون شب جمعه گذشته واست خرید
آتنا جون بابا برات یه گیره لباسهای با مزه خریده من آنقدر ذوق کردم وفتی
دیدمشون
این هم پایان هدیه ها ت ولی منتظر باش