آتنا جون و چند دونه عکس
این دوتا عکس روزی هستش که واکسن دوماهگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگی
تو زدن
این عکس مال چند روز پیشه* از شب قبل که بابا خونه بود بابا رو
ندیدیصبح که بابا جون رفت خواب بودی وظهر بابا زنگ زد که براش
یکم آغو کنیزدی زیر گریه انگار دلت واسه بابا تنگ شده بود
اشکهات از کنار چشمت داره میریزه ولی اینجا مشخص نمی شه چرا
آتنا جون وکلاه تابستونی
آتنا جون وچرخیدن تا رسیدن به خوابببببببببب
چند تا عکس دیگه از نفسم بدون شرح
آغون گفتنت رو قربون برم ماه من عشقم نفسم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی