آتنا جون مامان وباباآتنا جون مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

♪♫♪♥خاطرات کودک من♥♪♫♪

به عشقت نفس می کشم

1391/9/30 13:41
نویسنده : مامان جون
238 بازدید
اشتراک گذاری

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com سلام دخترم سلام درد وبلات به جونم

آتنا جون تو عشق مامانی هر چه زمان بیشتر می گذره بیشتر باور می کنم که

خدا تو رو مونس تنهاییهام کرده عاشقانه دوست دارم من به خاطر تو زنده ام

ای بهانه ی بودنم

بازم منم مادرت با کوله بار غمش آمده وتو خاطراتت تو نشسته وبرات از این

روزهایی که هر ثانیه از اون هزار سال می گذره می گه تا اگه روزی خودش

فراموش کرد خاطرات یادش بیاره چقدر بی کس

مامان جون الان 15 روز دستم شکسته روز سه شنبه بابابا رفتیم دکتر و گفت

هنوزخوب نشده و طرز گچ گرفتنم هم باید عوض بشه و گچ فایبر گلاس بشه

تا جوش بخوره اعصابم داغونه نمی تونم تو رو بردارم

حمام نمی تونم ببرمت آتنا جون حالم گرفته این روزها می گی زمان ایستاده

من همه رو واگذار کردم به خدا تنها چیزی که می تونم بگم

انگار دیگه حتی با بابا نمی تونم دوست باشم چون اون به فکر جدایی

احساس غریبی می کنم احساس دوری می کنم از بابا چون اون رو از من دور

کردن و فکر نمی کنم نزدیک شدن هم فایده ایی داشته باشه

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

دیشب تولد عمو بود مامان جون زنگ زد صبح و فقط از پسرش دعوت کرد

از اونجایی که میدونه دستم شکسته اما همشه دلش می خواد بابا بر اونجا

من به بابا گفتم اگر میشه نرو من نمی تونم بچه رو بلند کنم اما اون دلیل

اصلیش رو خواست ومن هم گفتم چرا منو شما رو خورد می کنه

وچرا تولد عمورو تر جیح میده به من وتو

و بابا شروع به لج بازی کرد که چرا.........

بعد گفتم برو برو فهمیدم ما چقدر ارزش داریم برات

و لی قلبم داشت می ایستاد از حرفهاش

از دیشب احساس بدی دارم واقعا دلم به سادگیم می سوزه

من اون شریک زندگیم میدونم اما اون به من جوری نگاه می کنه که

انگار دوست دخترش جلوش واساده وداره نظرش رو می گه

خدایا تو رو به همین ماه عزیزت تو این ماه که بنام حسین ثبت شده یک

راهی با آبرو جلوی پام بذار یا مهدی رو خوب کن ویا عمرم رو تمام کن

هر جا منو بردی آتنا هم کنارم باشه چون میدونم سرنوشت من واون یکی

می شه پس خودت خدایی کن

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

پسندها (1)

نظرات (0)